زندگینامه نیکی نصیریان و همسرش(Niki Nasirian)
- نام اصلی : نیکی نصیریان
- متولد : 20 مرداد 1382 تهران
- محل زندگی : تهران
- زمینه فعالیت : سینما و تلویزیون
- پیشه : بازیگر
- وضعیت تاهل : مجرد
بیوگرافی نیکی نصیریان
نیکی نصیریان متولد 20 مرداد 1382 در تهران بازیگر سینما و تلویزیون اهل ایران است.
مادر وی نیز هنرمند بوده و در رشته موسیقی و مترجمی زبان فعالیت دارد .
پدر نیکی نصیریان
نیکی نصیریان و مادرش
نیکی نصیریان و برادرش نیما نصیریان
نیکی نصیریان و برادرش نیما نصیریان
شروع فعالیت
برای اولین بار توسط رضا عطاران برای سریال بزنگاه به دنیای بازیگری معرفی شد. او از بازیگران خردسال با استعدادی می باشد که تا به حال در سریال و فیلم های زیادی بازی کرده است.
این بازیگر خردسال به جز “بزنگاه” در فیلم سینمایی پری دریایی و در تله فیلم “لانه” و همچنین در سریال “سرزمین کهن” چند فیلم و سریال دیگر نیز بازی کرد .
نیکی نصیریان در گذر زمان
بازیگر نقش آهو در سریال بانوی عمارت
او در سریال بانوی عمارت در کنار بازیگرانی چون مریم مومن و حسام منظور در نقش آهو ایفای نقش کرده است.
نیکی نصیریان در نقش آهو در بانوی عمارت
آیا نیکی نصیریان نوه علی نصیریان است؟
نیکی نصیریان هیچ نسبتی با علی نصیریان ندارد.
نسبت نیکی نصیریان و علی نصیریان
فیلم و سریال های مورد علاقه نیکی نصیریان
او در پروفایل خود گفته به فیلمهای هشدار برای کبری یازده ، دلنوازان ، شمس العماره و همه فیلمهای رضا عطاران مثل توفیق اجباری ، خروس جنگی... علاقه دارد.
رضا عطاران , نیکی نصیریان و آزیتا ترکاشوند در اکران خصوصی آبنبات چوبی
ورزش مورد علاقه نیکی نصیریان
شنا ، اسکیت ، دوچرخه سواری ، شطرنج ، اسکیت برد ، اسب سواری و اسکی
وضعیت ازدواج و همسر نیکی نصیریان
نیکی نصیریان بازیگر سینما و تلویزیون مجرد است و ازدواج نکرده است.
نیکی نصیریان و حسام منظور
فیلمشناسی نیکی نصیریان
فیلمهای سینمایی نیکی نصیریان
سال | عنوان فیلم | کارگردان | نقش |
---|---|---|---|
1394 | به دنیا آمدن | محسن عبدالوهاب | |
1393 | ارغوان | امید بنکدار و کیوان علیمحمدی | |
1390 | من و زیبا | فریدون حسن پور | ماریا |
1390 | میگرن | مانلی شجاعی فرد | |
1390 | کلاغ پر دلفین پر | سید منصور بنی هاشمی | |
1389 | دونده زمین | کمال تبریزی | |
1388 | طهران تهران | داریوش مهرجویی | |
1388 | باغ قرمز | امیر سمواتی | |
1388 | به دنبال خوشبختی | بهمن گودرزی |
نیکی نصیریان در نقش آهو در «بانوی عمارت»
فیلم «ارغوان» با بازی نیکی نصیریان و مریم بوبانی
نیکی نصیریان و هنگامه قاضیانی در فیلم «میگرن»
نیکی نصیریان در فیلم «باغ قرمز»
نیکی نصیریان در فیلم «من و زیبا»
نیکی نصیریان و پرویز پرستویی در فیلم «من و زیبا»
نیکی نصیریان در فیلم «کلاغ پر دلفین پر»
فیلم «ارغوان» با بازی نیکی نصیریان و شقایق فراهانی
نیکی نصیریان و هدایت هاشمی و الهام کردا در پشت صحنه فیلم «به دنیا آمدن»
مجموعه های تلویزیونی نیکی نصیریان
سال | عنوان مجموعه | کارگردان | نقش |
---|---|---|---|
1396 | بانوی عمارت | عزیزالله حمیدنژاد | آهو |
1393 | گذر از رنج ها | فریدون حسن پور | |
1393 | جلال الدین | شهرام اسدی و آرش معیریان | |
1392 | سرزمین مادری | کمال تبریزی و سید جمال سید حاتمی | |
1392 | زمین انسانها | ابوالحسن داودی | |
1391 | کلاه پهلوی | سید ضیاءالدین دری | دختر ویدا و کریم |
1388 | خسته دلان | سیروس الوند | |
1388 | مسافران | رامبد جوان | |
1387 | بزنگاه | رضا عطاران | درسا ، دختر نادر |
نیکی نصیریان و رضا عطاران در «بزنگاه»
دوبله های نیکی نصیریان
سال | عنوان فیلم | کارگردان | دوبله نقش |
---|---|---|---|
2013 | گذشته | اصغر فرهادی | لئا |
نیکی نصیریان و اصغر فرهادی برای دوبلاژ فیلم «گذشته»
نیکی خانم شما از کجا بازیگری را شروع کردی؟
دختر عموی مامانم من را معرفی کرد و من هم رفتم دو تا امتحان دادم و بعد هم انتخابم کردند.
چه آزمایش دادی؟
یک قسمتی که گریه داشت.
بازیگری را دوست داری؟
بله دوست دارم.
چرا؟ دوست دارم دیگر!
چهار سالم بود. نمی دانستم بازیگری چیست. ولی خوشم آمد.
بازیگری سخت است؟
کمی.
چه چیزش سخت است؟
جایی که می گویند گریه کن. آن جایش سخت است که همه اش می گویند ، این طرف را نگاه کن.
بازیگری از بچگی برای تو آرزو بوده؟
نه من فکر نمی کردم. چون چهار سالم بود دیگر! نمی دانستم بازیگری چی است!
جدیدترین عکسهای نیکی نصیریان
خندیدن سخت تر است یا گریه کردن؟
جاهایی که به من می گویند گریه کن ، برایم سخت است که گریه کنم ، می خندم.
خب اگر مجبور باشی چی؟
اگر من الآن یک لطیفه بگویم شما می خندید ، مگر نه! وقتی هم که به من می گویند گریه کن نمی توانم. بعد ، می خندم دیگر.
سرکار آخرت چه طور گریه کردی؟
آنجا گریه ام را در می آوردند! بعد هم گفتند برایم قطره اشک آور می ریزند. بعد هم هیچ چیز؛ دیگر تمام شد!
اولین باری که روبه روی دوربین قرار گرفتی تا بازی کنی ، می ترسیدی؟
نه من اصلاً هم نترسیدم. گریه هم نکردم.
گفتگوها را چه طور حفظ می کنی؟
برایم می خواندند و من هم حفظ می کردم.
آن وقت زود حفظ می شدی؟
بعضی هایش را آره. ولی بعضی هایش را هم می گفتم سخت است یکی دیگرش را بگویید. آنها هم می گفتند باید بگویی ، من هم سعی می کردم بگویم دیگر!
نیکی جان کارگردان ها دعوایت نمی کنند؟
یک بار چرا. یکی از آنها دعوایم کرد.
چرا دعوایت کرد؟
چون هندوانه خوردم. بعد آقای کارگردان گفت که آن هندوانه های صحنه بوده. ولی بعد دوباره با هم خوب شدیم.
خب برای اولین بار که مقابل بازیگران دیگر قرار گرفتی چه حسی داشتی؟
من همه شان را دوست داشتم. آنها هم مرا دوست داشتند و با من مهربان بودند.
دستمزدهایت را چه کار می کنی؟
خودت نگه میداری یا می دهی به مامان و بابا؟ من پول هایم را می دهم به مامانم که برایم بگذارد بانک ، بعد با بقیه اش هم برایم اسباب بازی بخرد. یک کمی را هم میگذارم در کشو پیش لوازم شخصی ام.
نیکی نصیریان در کنار آبشار نیاسر
فکر می کنی با توجه به زحمتی که برای کارت می کشی آن مقدار پول برایت کافی است؟
موقعی که پولم را می گیرم خوب می شمارم فکر می کنم که کم است. پس دوست دارم بیشتر باشد دیگر! (می خندد)
در مورد چهره پردازی ها (گریم هایت) در فیلم و سریال هایی که بازی کردی بگو و اینکه اصلا چقدر گریم شدن را دوست داری؟
من یک روزی افتادم زمین. بعد صورتم قرمز شد. بعد فون زدند ، گفتند خوب می شود. ولی من دوست داشتم گریم بشوم.
خب چرا دوست داشتی؟
دوست دارم دیگر ، بازیگران گریم می کنند ، من هم دوست دارم چیزی بزنند به صورتم!
نیکی جان تو تلویزیون نگاه می کنی!
آره. نگاه می کنم. موقعی که تلویزیون هیچ چیز ندارد ، یعنی برنامه کودک ندارد ، یک نوار بزرگ از فیلم های خودم دارم. بعد آن را می گذارم و می بینم.
خب آن وقت سعی می کنی مثل بازیگری های قوی تر بازی کنی یا مثل خودت؟
خوب چون آنها از من بیشتر بازی کرده اند یک کم مثل آنها بازی می کنم ، ولی همه اش را مثل آنها بازی نمی کنم.
نیکی دوست داری بزرگ هم شدی بازیگری شغلت باشد و همین کار را ادامه بدهی؟
بله دوست دارم. البته دوست دارم دکتر هم بشوم.
دکتر چی؟
دندان! بعد می خواهم فروشنده هم بشوم.
فروشنده چی؟
لباس (نیکی در حال نقاشی کشیدن است و به سوال های ما هم جواب می دهد).
نیکی وقتی دوست هایت در مهد کودک تو را در تلویزیون دیدند ، چی به تو گفتند؟
هیچی می آمدند یک جوری؛ این طوری (با تعجب) نگاه می کردند. بعد هم هیچ چیز دیگر. آنها نگاه می کردند من هم میرفتم پیششان.
جدیدترین عکسهای نیکی نصیریان
تو با آنها مهربانی؟
آره ، آنها با من قهر می کنند!
خب چرا قهر می کنند؟
قهر می کنند دیگر! اسباب بازی هایشان را نمی دهند به من. من هم می گویم پس با خودم اسباب بازی می برم.
داداشت وقتی تو را در تلویزیون دید چی گفت؟
داداشم گفت خب نیکی است دیگر!
الان که در خیابان راه می روی ، اگر مردم تو را بشناسند چه کار می کنی؟
هیچی من خوشحال می شوم. آنها مرا به هم نشان می دهند.
از تو امضا هم می گیرند؟ اصلا بلدی امضا کنی؟
آره بلدم! آهان راستی می خواهم معلم هم بشوم.
خب ، الان یک امضا به من می دهی؟
نه اینجا که نمی شود! باید سرصحنه باشد (می خندد).
کارتون دوست داری؟
نیکی : ب…….. له!!